حماقت ال سعــــ(ق)ــــــود(ط)! مثنوی هفتاد من کاغذ است و بس!
یک عده دراز گوش احمق هستید!
ای آل سعود کفر مطلق هستید
.
بد ذات و پلید و بیشتر نادانید
الحق که ابوجهل و ابوسفیانید
.
تا خون به رگ شماست چون خرهایید!
ننگا به شما نوچه ی آمریکایید
.
خادمان حرم کاخ سفیدید شما
مال و میراث خور آل یزیدید شما
.
دشمن غاصب دین را چو مریدید شما
بر سر فتنه همان حبل وریدید1 شما
.
زیر آرایش دین گرچه خزیدید شما
روز محشر همه دنبال عتیدید2 شما
.
قصدتان ریختن خون مسلمانان است
کمتر خوک شمایید که او حیوان است
.
بر سر آل علی همچو سگان می تازید
جگر شیعه به دندان و به خود می نازید
.
چنگ بر دامن خورشید که می اندازید
در پی ضربه به اویید که خود می بازید
.
یادتان هست که اجداد شما چون شده اند؟!
دست حق در ید حیدر شد و در خون شده اند
.
عاقبت همسفر سینه گورستانید
بیخود این قافله را حوصله می رنجانید
.
مخلص قصه همین است چنین خواهد شد
شیعه بر روی زمین همچو نگین خواهد شد...
1. رگ گردن فتنه هستید.
2. فرشته ثبت کننده گناهان...