در نعت حضرت سبزقبا(ع) همین بس که حداقل از چشم بنده حقیر ستون رحمت الهی در شهر دزفول گشته اند و موجبات برکات وافر را به مردم این خطه سرفراز پدید آوردند...
:.>><<.:
...
مرید سبزقبایم مرید سید شهر
خودش نوشته برایم مرید سید شهر
.
من همچو کفتر عاشق مدام در حرمم
پلاک گشته به پایم مرید سید شهر
.
دلم اگر که گرفته سرای من حرم است
من اهل سوز و نوایم، مرید سید شهر
.
به پای سینه ام این افتخار خواهد شد
مدام گشته دعایم، مرید سید شهر
.
وگر که خوب شنیدی نوای این دل را
به لرزه گفت صدایم، مرید سید شهر
.
به گوش دل بشنو از صدای سید شهر
بیا که تا بنمایم، مرید سید شهر
.
دلت اگر که بیابان بود مریدم باش
دهم به برِّ دلت یم، مرید سید شهر
.
میان همهمه شهر و غصه بازار
به گوش جان شنوایم، مرید سید شهر
.
خودش به گمانم نموده الهامم
من آستان صفایم، مرید سید شهر...
ان شاءالله با مدد از خود آقا سبزقبا(ع) زین پس در وصف ایشون بیشتر خواهم سرود...
اگر عمری باقی بود...
*...*
خورشید من کجایی؟!
چقدر شهر بی شما سرد است...!