"یه شاعر انقلابی"

سر قبرم بنویسید که او گمشده بود *** ورنه این عبد گنه کار صاحب دارد/خ

"یه شاعر انقلابی"

سر قبرم بنویسید که او گمشده بود *** ورنه این عبد گنه کار صاحب دارد/خ

مشخصات بلاگ

این وبلاگ صرفا جهت عشق به حضرت عشق (عج) به وجود آمده است و هیچ ارزش دیگری ندارد...
بخدا...

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۵ مهر ۹۴، ۱۳:۲۲ - بی پلاک
    مرحبا
  • ۶ مهر ۹۴، ۱۲:۵۷ - مهران موزون
    احسنت

چند روز قبل از میلاد حضرت حجت(عجل ا...)

تقدیم به ساحت قدسی حضرت عشق و نائبش سیدعلی‌حسینی(حفظه ا...)

":".............":"

در چاه خیانت برادر ماندیم

درمانده به کنج خویشتن در ماندیم

.

هر پله شکستیم یکی دیگر بود

تا بی خبر از پله آخر ماندیم

.

یک روز فریب روی نی را خوردیم

یک روز ولی تشنه و بی سر ماندیم!

.

ای وای از این جهل پر از آگاهی

اندر خم تکرار مکرر ماندیم

.

ما از پدر خویش چرا دور شدیم؟!

در نمره‌ی درس های مادر ماندیم!

.

ترسم که قبولت نکند ای دل، یار

نجوا نکنی که گوشمان کر؛ ماندیم

  • رسول پاریاب (آذرخش)

تقدیم به روح شیخ شهید نمر باقر النمر :

به سینه آتش لبریز بی امان داریم
به سینه شوق پریدن ز مرغ جان داریم

.
بریده باد دو دستان بولهب، بوجهل
شکسته باد سر استخوان هر نااهل

.

کنون بگو تو به عدوان که خون من چون تیر
گلوی ظلم تو را زود می کند تحقیر

.
کنون جگر ز آتش جوری دگر بسوز امد
بسوز سینه ام ای شب که وقت روز آمد

.
دوباره میثم و آن نخل و آرزوی قدیم
دوباره وعده ی مولا به انتقام عظیم

.
بخوان بخوان موذن اذان را ز انتهای افق
صدای نعل می آید ز جای جای افق

.
و این صدای نعل که عالم به آن گرایید است
تو شک نکن که همان رد پای خورشید است...

  • رسول پاریاب (آذرخش)

بسم رب‌الشهداء و‌الصّدّیقین

تقدیم به روح شهید جوان؛ مسلمان مسلک و ایرانی تبار

اولین شهید مدافع حرم دزفول مقاوم

«امیر علی هیودی»

...

باید تمامی کد را عوض‌کنند

این آش پر ز نخود را عوض‌کنند

.

وقتی کلید و قفل خرابند بی گمان

باید که قفل کمد را عوض‌کنند

.

آنان که با شعار گلستان اقتصاد

رفتند آنچه نشد را عوض‌کنند

.

باید ز نقشه‌ی دشمن برون شوند

باید رویه‌ی خود را عوض‌کنند

.

حتی هزار زخم اگر سهممان شود

حاشا شکست احد را عوض‌کنند...

  • رسول پاریاب (آذرخش)

حماقت ال سعــــ(ق)ــــــود(ط)! مثنوی هفتاد من کاغذ است و بس!

یک عده دراز گوش احمق هستید!

ای آل سعود کفر مطلق هستید

.

بد ذات و پلید و بیشتر نادانید

الحق که ابوجهل و ابوسفیانید

.

تا خون به رگ شماست چون خرهایید!

ننگا به شما نوچه ی آمریکایید

.

خادمان حرم کاخ سفیدید شما

مال و میراث خور آل یزیدید شما

.

دشمن غاصب دین را چو مریدید شما

بر سر فتنه همان حبل وریدید1 شما

.

زیر آرایش دین گرچه خزیدید شما

روز محشر همه دنبال عتیدید2 شما

.

قصدتان ریختن خون مسلمانان است

کمتر خوک شمایید که او حیوان است

.

بر سر آل علی همچو سگان می تازید

جگر شیعه به دندان و به خود می نازید

.

چنگ بر دامن خورشید که می اندازید

در پی ضربه به اویید که خود می بازید

.

یادتان هست که اجداد شما چون شده اند؟!

دست حق در ید حیدر شد و در خون شده اند

.

عاقبت همسفر سینه گورستانید

بیخود این قافله را حوصله می رنجانید

.

مخلص قصه همین است چنین خواهد شد

شیعه بر روی زمین همچو نگین خواهد شد...


1. رگ گردن فتنه هستید.

2. فرشته ثبت کننده گناهان...

  • رسول پاریاب (آذرخش)

این همه یوسف که آمد ای خداااااااا...

یوسف زهرا کجاست؟؟؟

تقدیم می کنم به ۱۷۵ اَبَرقهرمان که خاک پایشان توتیای دیده سرزمین من است.

¤¤¤

از سینه ای که غرق در أَمَّنْ یُجِیب شد

بر تو سلام بر تو که هجرت عجیب شد

.

بر تو سلام از من بیچاره ای که سخت

قلبم شکسته بی تو پر از بوی سیب شد

.

بر تو سلام بر تو و بر جدّت آن شهید

آنجا که روز حادثه شَیبُ الخَضیب شد

.

گفتند روز حادثه خون گریه می کنی

باید گریست، خون خدا بر صلیب شد

.

مرداب های کل جهان غرقه می شوند

در قطره گر نگاه تو او را نصیب شد!

.

ما غرق انتظار در این مرگ عادتیم

ای داد من که قحطی درد از طبیب شد

.

پس کو عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ای بشر

وقتی زمان، زمانِ إِلَیْهِ أُنِیبُ شد۱

.

از غربتی که مرگ علاجش نمی شود

تنها علاج دیدن نِعم الحبیب شد

.

باید نوشت غربتمان را چه می شود

باید نوشت سینه اگر بی شکیب شد

.

این نامه ایست از من غربت زده به تو

حالا منَ الغریب اِلَی الغریب شد!

.

حالا بشر زمین تو تلّی ز آتش است!

دیدی که انفجار غمش چون مهیب شد؟!


۱. اشاره / هود / 88 

  • رسول پاریاب (آذرخش)

این ناله از عمق جانم برون میاد!!

تقدیم به همه...

مخصوصا بعضی ها...

تهدید شدیم و گفته شد در سخن است!

مفتاح توافقات در دست من است!

.

هی وعده ی خالی و سپس خوشحالی!

آن وعده که صد بار به ما ممتحَن است!

.

هر قدر که ما به او کنار آمده ایم

آن چیز نبسته دشمن ما دهن است!

.

مردانگی آموز و به میدان بخرام!

افسوس حریفمان در این عرصه زن است!

.

 دیگر همه واقفند بر امر محال!

حتی خر بیچاره که اندر چمن است!

.

« ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی! »

وقتی که حریف تو سگش! در یمن است!

.

سخت است پشیمانی اگر دیر شود!

آن روز که ما جوانمان در کفن است!

...

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

  • رسول پاریاب (آذرخش)

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ

تا که میگویم علی(ع لحنم ترنم می کند

واژه از خود می شود، معنای خود گم می کند!

.

آنچنان غرا سخن رانَد که از فحوای او

دشمنش با حرف او حس تفاهم می کند!

.

کعبه نشکفته فقط از بهر مولایم علی(ع

کعبه سر در گم شده دارد تلاطم می کند!

.

در نمازش هم نیاز مستمندان داد او

بی گمان رب جلی بر  او تبسم می کند!

.

راست می گویم غرورم قلقلک شد، ذهن من

یاد خیبر کرده و دارد تجسم می کند!

.

ره صراط المستقیم، قانونش از پروردگار

شیعه ی تو بی گمان حقش تقدم می کند!

.

شیعه حاکم می شود با امر حق روی زمین

روز و شب از بهر مظلومان تظلّم می کند

.

مست می گردم چو نامت را به لب می آورم

وه چه اشکی را خدا مهمان مردم می کند!

.

شاید از اشک علی(ع با آب چاه آمد برون

حال مِی گردیده و ساقی در این خُم می کند!!

  • رسول پاریاب (آذرخش)

مراسم نوروز کنونی «ابتکار زیرکانه اسلامی» است، نوروز باستانی، نوروز پادشاهان و فرصتی برای سلاطین و حکام مستبد بود تا شکوه و عظمت ظاهری خود را به رخ ملتها بکشانند اما ایرانی‌های مسلمان به طرز زیرکانه ای این نظم و قالب را به نفع خود تغییر دادند.
  حقیقت نوروز یک «حقیقتِ مردمی» است؛ نوروز امروز، نوروز باستانی نیست، بلکه «نوروز ایرانی و نوروز ملت مسلمانی» است که از قالب این مراسم توانسته برای خود سرمایه‌ای برای حرکت به سمت اهداف معنوی فراهم کند.

رهبر معظم انقلاب(حفظه الله) «اول فروردین نود و چهار...»

ان شاءالله سال فاطمیتون هر چه سریع تر مهدوی باد...

...

سال نو، فاطمیه، خوب سعادت داریم

ما به روزی خوری از فاطمه(س) عادت داریم

.

از همان دست نویسِ به لباس شهدا

گشته معلوم که بر فاطمه(س) غیرت داریم

.

سال نو را به کرامت بنمودیم شروع

سر هر سفره ظهوری است که حاجت داریم!

.

در ره باور و هم میهنمان جنگیدیم

روز و شب آرزوی رزق شهادت داریم

.

لشکر مسلمِ ایران همه آماده شدند

دیر وقتی است علی(ع) را سر بیعت داریم...!

دیگه یه خورده دیر فرصت شد دیگه!!

  • رسول پاریاب (آذرخش)

سلام

ان شالله فجرتون از شادی و نور منفجر باد!

این اولین شعری بود که برای  یه برنامه خواص سرودم.(جشن دهه مبارک فجر)

الحمدُ لِلّه بدک نبود...

***

یک عده به اختلاس عادت دارند

تیم ملی و فقر پاس عادت دارند

.

جایی که مدیریت به خوردن باشد

یک عده ی با کلاس عادت دارند

.

توجیه تمام درد ها تحریم است

این ملت بی حواس عادت دارند

.

سهم من از انقلاب دارایی آن

آن عده ی از خواص عادت دارند

.

شوخی شوخی،حکم خدا هم شوخی

توهین شده بر قصاص عادت دارند

.

بهر خودشان هزارتا چاه نفت

یارانه ندید به ناس عادت دارند

.

چندین میلیارد وام از بهر یکی

ما گشنه و آس و پاس عادت دارند

.

با ما که رسید اخم در هم بکشید

با آن زن اجنبی به لاس عادت دارند

.

آنها که فریب روی نی را خوردند

با خدعه عمر عاص عادت دارند

.

بنزین ها را گران تر از این بکنید

مردم به کلید همچو داس عادت دارند

.

ما را به معامله کشاندید چه شد

یک عده به التماس عادت دارند

.

با حکم ولی قافیه بر هم بزنیم

این لشکر سرفراز عادت دارند

.

ای وای اگر سید علی حکم دهد

این قوم حماسه ساز عادت دارند...

  • رسول پاریاب (آذرخش)

« بسم البصیر »

تقدیر خدا دوباره پا برجا بود

در دست یکی سلاله از زهراس بود

در جنگ میان کربلا و صفین

پیروز نبرد باز عاشورا بود

...

  سلام و تبریک فراوان برای یوم الله ۹ دی

 

به نظرم سال گذشته بود که یه پست گذاشتم با شعر دوست عزیزم یوسف مرساق محمدی به نام موش فتنه که در پست های قدیمی همین وبلاگ هست، یادمه که چند وقت بعد از گذاشتن اون پست بود یه موش برام کامنتی گذاشته بود پر از فحاشی و... که من حذفش کردم.

هرچند اون فحش ها اکثرا به شاعر بر می گشت اما و خوب یه قسمتیش هم شامل من می شد دیگه...و معترفم که بنده هم همونجا بندگی نکردم و تو دلم و با خودم جوابش رو دادم...

ولی راستی میگم همونجا یه خورده حسودیم شد که چرا من به خاطر این نظام چهارتا فحش آبدار نخورم!!!

به خاطر همین شد که این شعر رو این بار از خودم میزارم...

.

»»»***»»»

قصه غصه است همان غصه ی بد عادتی  است

غصه ی تهمت بی جا سر بی غیرتی است

.

 

سر آن نیزه که قرآن زده شد خواهد رفت

راس ارباب شهیدان به نَعُد۱ خواهد رفت

.

فتنه فتنه است به هر رنگ؛ اگر هم باشد

پشت دین چهره نیرنگ؛ اگر هم باشد

.

شمر شمر است تعجب که ندارد دیگر

زخم دین خورده در آن جنگ؛ اگر هم باشد

.

دشمن دین خودی و غیر خودی هم دارد؟!

گیرم این قصه پر از ننگ؛ اگر هم باشد

.

در جهانی که پر از ظلم اجانب شده است

بحث در مورد فرهنگ!!؛ اگر هم باشد

.

جگری هست که از ظلم اجانب خون نیست

حالیا آن جگر از سنگ؛ اگر هم باشد

.

وانکه رقصید بدست دگران احمق بود

دلقک بازی میمون صفتان؛ مطلق بود

.

رقص توهین به تمام منش باور کرد

و چو محکوم و زیانکار شد آیا حق بود؟!

.

و آنچه داریم ز عشقی است که از یاران است

قصه اشک است چه اشکی که پر از باران است

.

 جای خالی شهیدان و همان چشم امید

که به ما دلشده ها نیست به بیداران است

.

آن رفیقان که شب از هیبتشان می لرزید

دشمن دون شده از صولتشان می لرزید

.

مرد آن است که خود یکسره در میدان ماند

رجز از صاحب ما خواند ولی گریان خواند

.

مرد آن است که هر لحظه تبسم دارد

دوستان را و به دشمن چه تحکم دارد

.

مخلص قصه همانیست که رهبر فرمود

مصلحت بود که این حصر مقرر فرمود

.

جرم جرم است ز هر کس بزند سر جرم است

مجرم از تیغ عدالت برود در جرم است

...

« وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى »

 


کاملا با ربط: بی خردی و بی حرمتی به سی سال مجاهدت مردمی

         =        

(بی بی سی)


۱. نَعُد: وعده


چند لینک مرتبط با موضوع:

* نظریه اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی، از امام خمینی تا رهبر انقلاب (مندرج در khamenei.ir)

* مردمی بودن نظام عامل دفع فتنه

* به جای مقدمه

* میرحسین موسوی رفع حصر شد!

* دانلود کلیپی از شهید دیالمه که از یکی از سران فتنه می گوید

  • رسول پاریاب (آذرخش)